loading...

دانلود مقاله علمی پژوهشی

اکنون الگوی خود را در این دو روز در هر کسب و کار سریع نویسندگی تشخیص داده ایم. روز اول سخت تر از روز دوم است. این امر به این دلیل است که در روز اول باید چگونگی چگونگی تنظیم بلافاصله فصل و ترتیب کار را

مقاله فارسی بازدید : 34 سه شنبه 19 آذر 1398 زمان : 11:17 نظرات (0)

اکنون الگوی خود را در این دو روز در هر کسب و کار سریع نویسندگی تشخیص داده ایم. روز اول سخت تر از روز دوم است. این امر به این دلیل است که در روز اول باید چگونگی چگونگی تنظیم بلافاصله فصل و ترتیب کار را بدست آوریم و همچنین در مورد استراتژی ها و متون نمونه ای که ما استفاده خواهیم کرد تصمیم بگیریم. این بدان معنی است که ما باید روز دوم کلمات بیشتری تولید کنیم - اما تصمیمات کمتری می گیریم. به ناچار ، روز اول ناامیدکننده تر از روز دوم است. نوشتن احساس سختی می کند و به طور کلی بسیار کمتر از آنچه که ایده آل می خواهیم لذت ببریم.

 

اکنون می توانیم این واقعیت را که خسته شده ایم به این الگوی دو روزه اضافه کنیم. ما تا کنون هرگز با هم نوشته نشده ایم. ما در سنگاپور مدت زمان بسیار مناسبی را پشت سر گذاشتیم ، اما نه دو هفته و نیم که اکنون در حال انجام آن هستیم.

 

ما دوست داشتیم که دیروز متوقف شده باشیم. اما ما نمی توانیم. ما کارهای بیشتری باید انجام دهیم و هنوز چند روز با هم هستیم. اگرچه می توانیم نقطه انتهایی عصر دوشنبه بعدی خود را ببینیم ، اما هنوز متن زیادی برای متنفر کردن وجود دارد.

 

پس چگونه می توانیم این شدت و فرسودگی خزنده را کنترل کنیم؟ خوب ، امروز صبح کمی قسم خورده بود. هر کس مرا در زندگی واقعی می شناسد می داند که من تمایل به قسم خوردن دارم و وقتی خسته می شوم این وضعیت بدتر می شود. وصیت من بر این است که به جای حفظ زبانم در کنترل خود ادامه داشته باشم. رایانه باربارا در حال پخش است و همانطور که او امروز تایپ کردن زیادی را انجام می داد ، کلمه ناخوشایندی عجیب و غریب هم برای گفتن داشت. بنابراین یک صبح کمی قسم خورده.

 

اما تا بعد از ظهر ما مجبور شدیم کاری جدی انجام دهیم. ما واقعاً ، واقعاً می خواستیم متوقف شویم. بنابراین برای احضار کمی انرژی به کلیپ های موسیقی در یوتیوب متوسل شدیم.

 

ما با کار در یک معدن زغال سنگ ، توسط Devo شروع کردیم. "پسر ، در حال سقوط ، پروردگارا من خیلی خسته ام. چه مدت می تواند ادامه یابد "... و به دنبال آن Kraftwerk در Autobahn بی پایان . "Wir fahr'n fahr'n fahr'n auf der Autobahn". و غیره و غیره ... ما نسخه 22 دقیقه را کاملاً مدیریت نکردیم. سرانجام ، و در این مرحله نه چندان دور از هیستری ، ما تصمیم گرفتیم تا Talking Heads Burning را در خانه بخوانیم . "محکم بمان ، صبر کن تا مهمانی تمام شود ، محکم بمان ، ما برای هوای نامطبوع هستیم. راهی هست ، باید خانه را بسوزاند ..."

 

دستهایی که در هوا موج می زنند ، با صدای بلند آواز می خوانند ، ما خود را به اندازه کافی پمپ کردیم تا آخرین اجرای فصل را برای روز انجام دهیم. هر دوی ما اکنون کاموا و نیمه منسجم هستیم. ما یک شب بسیار آرام و ضد اجتماعی خواهیم داشت تا اطمینان حاصل کنیم که می توانیم فردا دوباره به آن برگردیم.

 

امروز ما 4500 کلمه را مدیریت کردیم و بیشتر قسمت ها و قطعات مورد نیاز ما را برای بقیه فصل 8 جمع آوری کردیم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • مطالب
    آرشیو
  • 1398
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 148
  • بازدید سال : 832
  • بازدید کلی : 3,434